کاردرمانی درکی وحرکتی

کاردرمانی یکپارچه سازی حسی در کودکان مبتلا به اختلالات نافذ رشد:

همه اطلاعاتی كه ما از جهان پیرامون خود دریافت می‌كنیم به وسیله حواس ما به دست می آید. یكپارچگی حسی به مراحل نورولوژیكی ادراك و سازماندهی حواس توسط سیستمهای حسی اطلاق میشود. برای این كه اطلاعات حسی معنا دار و قابل استفاده باشد، باید در سیستم عصبی متمركز تنظیم و سازماندهی شود. ما معمولا دروندادهای حسی فراوانی از محیط و افراد پیرامون خود دریافت می‌كنیم که بقا و سلامت ما به اطلاعات دریافتی و یكپارچگی حسی این اطلاعات بستگی دارد. 
سیستم های حسی بدن شامل شنوایی( (Auditory بینایی((Visual لامسه(Tactile) چشاییTaste)) تعادل و حرکت((Vestibular حس عمقی در مفاصل و ماهیچه ها ((Properioception می باشند. که از دیدگاه یکپارچگی حسی سه حس لامسه((Tactile، تعادل و حرکت((Vestibular و حس عمقی در مفاصل و ماهیچه ها ((Properioception مورد تاکید واقع  شده اند زیرا آنها حس های اولیه و اصلی هستند که تعاملات با جهان را در سالهای اول زندگی برای کودک فراهم می کند. 
عملكرد نامناسب یكپارچگی حسی:

اختلالات یکپارچگی حسی بیشتر شامل عملکرد حسی مرکزی است تا محیطی، بدین صورت که گیرنده های حواس مربوطه مثلا شنوایی(گیرنده های اوتریکول، ساکول و مجاری نیم دایره) عملکرد به هنجاری دارد ولی در ناحیه تمپورال مغزی  و مناطق ارتباطی که باید اطلاعات مربوط به آن تفسیر و پردازش شود، پردازش صحیحی اتفاق نمی افتد.

وقتی كه مراحل یكپارچگی‌حسی مختل می‌شود مشكلاتی چون ایجاد رفتارهای غیر تطابقی که نتیجه پردازش های حسی غیر طبیعی است اتفاق می افتد.

مشکلات ثبت حسی در کودکان مبتلا به اختلالات نافذ رشد به خصوص اوتیسم دیده می شود. این امر به مشکلاتی اشاره دارد که فرد از ثبت اطلاعات لازم محیط شکست می خورد. این کودکان اغلب نسبت به محرکاتی چون لمس، درد، حرکت، چشیدن، بو کردن و صدا پاسخ غیر تطابقی نشان می دهند. کودکان مبتلا به اوتیسم در یک شرایط ثبت حسی کم، و در شرایط دیگر حالت تدافع لمسی نشان می دهند. رفتارهای این کودکان در دو بخش دیده می شود:

1. رفتارهای حس طلبانه (Sensory seeking): این کودکان به نظر می رسد به دنبال محرک های بیشتری در قالب تحریکات حسی می گردند. به عنوان مثال کودکی که تحریکات شنوایی مختلفی به خود می دهد. کودک حس شنوایی را ثبت می کند و از آن لذت می برد ولی این اطلاعات حسی وارد شده در مغز پایین تر از حد معمول پردازش می شود. این کودکان اغلب خستگی ناپذیر و پر تحرک هستند. نمونه ای از رفتاهای حس طلبانه در این کودکان شامل:

حرکاتی که اغلب به دنبال مقاومت فعال به عضلات و محرکات لمسی فشاری عمیق صورت می گیرد مانند لگد کوبی های پی در پی، نوک پنجه راه رفتن، افتادن از روی قصد، هل دادن اشیا بزرگ، پرتاب نیرومند اشیا، حرکات پرتابی اندام فوقانی که الگویی مانند بال زدن را نشان می دهد که تمامی این رفتارها نشان دهنده رفتارهای حس طلبانه از نوع حس عمقی Properioception)) می باشد و یا چرخیدن های بیش از حد که رفتاری حس طلبانه از نوع حس وستیبولار می باشد. که این رفتارها اغلب مخرب و نامناسب با شرایط اجتماعی آن ها است. در این راستا کاردرمانان از استراتژی هایی استفاده می کنند که کودک به وسیله آنها سطح بیشتری از محرک را دریافت کند بدون آنکه از نظر اجتماعی مخرب باشد. استفاده از رژیم حسی مناسب به طور خاص برای عملکرد نامناسب حسی طرحریزی شده و یک ترکیب حسی مطلوب را برای کودک فراهم می سازد تا پردازش این حس ها را تعدیل بخشد.

2. رفتارهای تدافع حسی(Over Responsiveness):

کودکانی هستند که نسبت به محرک هایی که به طور طبیعی به آنها عرضه می شود بازتاب تدافعی دارند که اغلب همراه با احساسات منفی شدید و پاسخدهی شدید مغز همراه است. اصطلاح تدافع حسی که سیستم های چندگانه را در بر می گیرد شامل پاسخ بیش از حد به لمس، حرکات، صدا، رایحه ها و مزه ها است که هر کدام از آنها حالت ناراحتی، اجتناب، حواسپرتی و اضطراب را برای فرد به وجود می آورند.

درمان اختلالات یكپارچگی‌حسی

یکپارچگی حسی یک چارچوب درمانی در کاردرمانی است که برای ارزیابی و درمان افرادی که دچار اختلال در پردازش حسی هستند به کار می رود. طیفی از علائم رفتاری را توضیح می دهد که ناشی  از اشکال در پردازش حسی می باشد و بعد از ارزیابی دقیق، به درمان مشکل بر اساس یکپارچه سازی حواس می پردازد. این نوع درمان به وسیله کاردرمانگرانی كه تئوری یكپارچگی‌حسی را از طریق آموزشهای خاص فراگرفته اند انجام می‌شود .درمان اغلب مستلزم فعالیتهایی است كه اختصاصا سیستم وستیبولار، پروپریوسپتیو(عمقی) و حس لمس را درگیر می سازد و نیازهای خاص هر فرد را برای بهبود دربرداردزمانی كه روند نورولوژیكی بدعملكردی‌ حسی مشخص شد برنامه درمان طرح ریزی می شود تا كودك موفقیت بیشتری در عملكرد صحیح كسب ‌كند.

در علم اعصاب بیان می شود که هنگامی که مغز اجازه می یابد تا محیط جدیدی را کشف کند افزایش قابل توجهی در شاخه های دندریت، اتصالات سیناپس ها و کارایی آنها و همچنین سایز بافت مغز رخ می دهد که از آن به عنوان نوروپلاستیسیتی یاد می شود که نوروپلاستیسیتی شاه کلید درمان های حسی در این کودکان است. والدین این کودکان باید توجه داشته باشند تا زمانیکه مشکلات حسی این کودکان درمان نشود و به حداقل نرسد آموزش های شناختی برای آنها نمی تواند مثمر ثمر واقع شود و نتیجه مورد انتظار حاصل گردد.